بانوي فرهيخته سبز ايران در بيانيه اي که به مناسبت هشتم مارچ و روز جهاني زن صادر نموده است به تبعيض هاي روا شده بر زنان در شئون مختلف اشاره مينمايد و با تاکيد بر روح آزادي خواهي و برابري طلبي جنبش سبز ، آروزي رفع اين تبعيض ها را دارد . دکتر رهنورد در بخشي از پيام خود مينويسد :
جنبش سبز تبلور آرمانهای هر انسان آزاده و عدالت طلبی است .و جنبش سبز به خاطر همین آرمانهای والای انسانی و اخلاقی است که زنان را ارج می نهد و نقش بزرگ آنان را در طول تاریخ بشری و در تاریخ ملی و اسلامی ایران قدر می شناسد .زنان پیوسته در تاریخ مبارزات آزادی خواهانه همپای مردان درسرنوشت ملی و انسانی بشری سهمیم بوده اند.
هشتم مارس(هفده اسفند) ،روزجهانی زن در پیش است . جنبش سبز اهمیت این روز بزرگ را می شناسد و می داند چه رنج ها و نامرادی هایی که زنان تحمل کردند تا عصاره مطالبات آنان در این روز رخ نمود و برگی پرشکوه و زرین به فهرست پویش های تعالی خواهانه ، آزادی خواهانه و مساوات طلبانه افزود.
وي در بخشي ديگر مي افزايد :
اما امروز ، زنان پیشتاز در جنبش سبز ، حیرت زده همچنان شاهد نگاه ها، رفتارها و قوانین تبعیض خواهانه ای هستند که نقاب زده ، هر روز در گوشه ای مطرح می شوند. گویی برای هر یک از مطالبات به حق زنان برای کسب آزادی و رفع تبعیض پاسخی متضاد در آستین نیروهای واپس گرا و حاکمیت پنهان شده و در موعد مساعد روی میز محکمه گذاشته می شود .
و در نهايت بانوي سبز ايران ميگويد :
آبروی یک نظام ومشروعیت آن در گرو احترام به ملت و مطالبات آنان و به ویژه آبروی یک نظام به میزان ارج نهادن به زنان است. باز هم به حاکمیت توصیه می کنم به پاس تمام روزهای بزرگی که به نوعی به شخصیت زن مربوط است زنان را ارج نهید و در جهت سعادت آنان قدم بردارید.
در پایان ، با تمام احترام این روز بزرگ را به همه زنان ومردان عدالت خواهی که رفع تبعیض و ارج نهادن به زنان را بخشی از مبارزات آزادیخواهانه بشری می دانند تبریک می گویم و امیدوارم جنبش سبز در جهت رفع تبعیض قدم های بلندی بردارد.
جنبش سبز تبلور آرمانهای هر انسان آزاده و عدالت طلبی است .و جنبش سبز به خاطر همین آرمانهای والای انسانی و اخلاقی است که زنان را ارج می نهد و نقش بزرگ آنان را در طول تاریخ بشری و در تاریخ ملی و اسلامی ایران قدر می شناسد .زنان پیوسته در تاریخ مبارزات آزادی خواهانه همپای مردان درسرنوشت ملی و انسانی بشری سهمیم بوده اند.
هشتم مارس(هفده اسفند) ،روزجهانی زن در پیش است . جنبش سبز اهمیت این روز بزرگ را می شناسد و می داند چه رنج ها و نامرادی هایی که زنان تحمل کردند تا عصاره مطالبات آنان در این روز رخ نمود و برگی پرشکوه و زرین به فهرست پویش های تعالی خواهانه ، آزادی خواهانه و مساوات طلبانه افزود.
وي در بخشي ديگر مي افزايد :
اما امروز ، زنان پیشتاز در جنبش سبز ، حیرت زده همچنان شاهد نگاه ها، رفتارها و قوانین تبعیض خواهانه ای هستند که نقاب زده ، هر روز در گوشه ای مطرح می شوند. گویی برای هر یک از مطالبات به حق زنان برای کسب آزادی و رفع تبعیض پاسخی متضاد در آستین نیروهای واپس گرا و حاکمیت پنهان شده و در موعد مساعد روی میز محکمه گذاشته می شود .
و در نهايت بانوي سبز ايران ميگويد :
آبروی یک نظام ومشروعیت آن در گرو احترام به ملت و مطالبات آنان و به ویژه آبروی یک نظام به میزان ارج نهادن به زنان است. باز هم به حاکمیت توصیه می کنم به پاس تمام روزهای بزرگی که به نوعی به شخصیت زن مربوط است زنان را ارج نهید و در جهت سعادت آنان قدم بردارید.
در پایان ، با تمام احترام این روز بزرگ را به همه زنان ومردان عدالت خواهی که رفع تبعیض و ارج نهادن به زنان را بخشی از مبارزات آزادیخواهانه بشری می دانند تبریک می گویم و امیدوارم جنبش سبز در جهت رفع تبعیض قدم های بلندی بردارد.
متن پیام خانم رهنورد به مناسبت روز زن را چند بار از سایتهای مختلف با کمال ناباوری خواندم. ناباوری نه بخاطر محتوای آن که من با متن آن پیام بطور کلی موافقم. ناباوری من بخاطر این است که هرگز انتظار شنیدن این حرفها را از چنین گوینده ای نداشتم. در تمام مدتی که این پیام را میخواندم و مرور میکردم ناخودآگاه بیاد خاطرات خود در دهه لعنتی ۶۰ میوفتادم. در آنموقع پسری نوجوان بودم و از دیدن گشتهای سرکوب در خیابان که به جان زنان و دختران ایرانی میوفتادند دلم بر مظلومیت زنان و دختران ایرانی میسوخت. میدیدم که چطور عده ای اوباش بسیجی که تنها امتیازشان از دید خودشان، فقط نرینگی شان بود زنان رهگذر در کوچه ها و خیابانها را به کوچکترین بهانه ای مورد ضرب و شتم قرار میدادند.
پاسخحذفعلاوه بر تمام این مزاحمتها، موتورسواران اوباش و چماقدار به رهبری هادی غفاری، چماقدار دیگری که مثل خلخالی با عوض شدن جریان باد، اصلاح طلب شد، در خیابان، به جان زنان جوانان می افتادند و آنها را مورد ضرب و شتم قرار میدادند. زنان و جوانان رهگذری که گناهی جز شادی و جوانی نداشتند.
این اتفاقات در تمام دهه سیاه ۶۰ و بلاخص دوران نکبت بار نخست وزیری آقای موسوی بدون وقفه ادامه داشتند. در تمام این دوران آقای موسوی و خانم رهنورد پلکان ترقی در بارگاه خمینی را بسرعت طی میکردند و علاوه بر آقای موسوی که نخست وزیر بودند، خانم رهنورد خود چندین پست دولتی را به عهده داشتند. جالب اینکه هرگز بیاد ندارم که خانم رهنورد کمترین اعتراضی به اینهمه بیداد بر زنان بکنند و در جهت احقاق حقوق ایشان قدمی بردارند. اگر کسی از دیوار صدایی شنید، ما هم از این زوج فریبکار صدایی و ندایی در مخالفت با این همه ظلم شنیدیم. این خانم در زمانی که در قدرت بود و بیشترین امکان را برای انعکاس صدای خود داشتند کمترین اعتراضی نکردند. ظاهرا اینها هم مثل امام فریبکارشان تخصص عجیبی در سوار شدن بر مطالبات مردم دارند. مخالفت با تبعڍض بر علیه زنان، آنهم در کشوری که زنان حتا حق تعیین پوشش برای خود را ندارند حرف مفت است. ای کاش بجای اینهمه فلسفه بافی، خانم رهنورد کمی هم توضیح میدادند که از کی دچار این تحولات فکری شدند و چطور این افکار عالیه را میخواهند در حکومت عقب مانده جمهوری اسلامی میخواهد پیاده کنند. چه کسی میخواهد زنگوله تبعڍض ستیزی را به گردن این گربه بیاندازد و مهمتر اینکه چرا این افکار عالیه را در زمانی که خود قدرت داشتند پیاده نکردند.